سه شنبه, 27 خرداد 1399 ساعت 12:38

فقط خدمه پروازی بخوانند

 
گروهی از روانشناسان هواپیمایی در حال ارایه مشاوره و پشتیبانی از خلبانانی هستند که در نتیجه بحران کروناویروس بیکار شده اند. خدمه پرواز در سراسر جهان به دلیل کروناویروس با بیکاری گسترده روبرو هستند.
پروفسور راب بور و ادرین بکر ، بنیانگذاران مرکز روانشناسی هوانوردی ، معتقدند که خلبانان از جمله افرادی هستند که به دلیل   کروناویروس تحت تأثیر  شدید قرار گرفته اند زیرا تأثیر این  بحران بر صنعت هوایی و امنیت شغلی آنها بسیار عمیق بوده و همچنان ادامه خواهد داشت.
مرکز روانشناسی هوانوردی در پاسخ به فشار سلامت روانی که عدم قطعیت شغلی در آن وجود دارد ، توصیه هایی را به خلبانان پیشنهاد می کند. کارشناسان این مرکز می گویند، یكی از نقاط ضعف پدیده آگاهی بشر، توانایی ما برای نگرانی از آینده است. ما می دانیم آینده وجود دارد ، اما نمی دانیم چه اتفاقی می افتد.
ما ممکن است سعی کنیم تئوری های نادرست یا آزمایش نشده از آنچه ممکن است اتفاق بیفتد را پردازش کنیم و بدون اینکه واقعیت های تأیید شده ای انجام دهیم ، به طور پیش فرض به سناریوهای "بدترین حالت" بپردازیم و به نتیجه برسیم. هنگامی که یقین ما به چالش کشیده شود ، استرس و اضطراب افزایش می یابد.
کارشناسان این مرکز می افزایند ، عدم اطمینان در مورد امنیت شغلی، اضطراب بیشتری ایجاد كرده و بر سلامت روحی و جسمی ما به شدت اثر گزار است ، غالباً بدترین چیزها ندانستن است.
ده استراتژی عملی
1- هر آنچه می خوانید را باور نکنید! رسانه های اجتماعی می توانند نظریه ها را تقویت کنند. واقعیت ها را با دقت در نظر بگیرید . با گذشت زمان شرایط بیشتر آشکار می شود و  اوضاع تغییر خواهد کرد. ممکن است چیزهایی که اکنون بد به نظر می رسد خیلی هم بد نباشد.
2- در مورد وضعیت خود با خانواده و دوستان بحث کنید - به دنبال پشتیبانی باشید - احساسات خود را قفل نکنید. ترس از دست دادن شغل منجر به طیف گسترده ای از احساسات می شود ولی در نهایت ، به مرحله سازگاری خواهید رسید. به تنهایی این کار را انجام ندهید. در پیمایش احساساتی مانند غم و اندوه به ایجاد یک برنامه رو به جلو نیاز دارید. اگر غم و اضطراب شما به افسردگی منجر شود ، به کمک حرفه ای بیشتری نیاز دارید.
3- در حالی که در دوره عدم اطمینان زندگی می کنید ، خود را درگیر شکست نکنید و از رفتارهایی که شما را در چرخه منفی بافی نگه می دارد ، خودداری کنید. روزمرگی کنید. بیرون بروید ، به دنبال ماجراجویی و هوای تازه باشید. تلاش آگاهانه ای انجام دهید تا خود را با افرادی که حامی و الهام بخش شما هستند محاصره کنید.
4-  فقدان ساختار می تواند احساسات را  بیشتر تحریم کند. به کارها و سرگرمی هایی که مدتی انجام نداده اید روی آورید ، دوستان یا خانواده این واقعیت را تقویت می کنند که هویت شما بیشتر از یک کار است. کمتر بگویید چه کاری انجام می دهید و بیشتر بگویید چه کسی هستید.
5-  تغییراتی را که می تواند توسط شرکت شما ایجاد شود را مرور کنید. عصبانیت و ناامیدی وسوسه‌انگیز است ، بنابراین روی تغییراتی متمرکز شوید که برای شما ، سبک زندگی و درآمد شما مهم است. پذیرش یک واقعیت جدید دشوار است ، بنابراین دوباره با خانواده و دوستان همدل صحبت کنید.
6- این روند دردناک ممکن است موقتی باشد ولی شما را در معرض دنیایی از فرصتهایی قرار داده که تا حال از آن غافل بوده اید. این یکی از معدود موارد زندگی شماست ولی به شما فرصت می دهد تا زندگی را دوباره ارزیابی کنید.
7-  زنده ماندن پس از اخراج نقاط قوت و توانایی های شما را رو می آورد. همچنان که برای بهبودی به زمان احتیاج دارید، فراموش نکنید که زمان بیشتری را صرف جستجوی آینده  و زمان کمتری به عقب نگاه کنید.
8-  ارزیابی واقعی از وضعیت مالی خود انجام دهید. تمام هزینه های لازم و دقیقاً آنچه را برای زنده ماندن لازم دارید را تعیین کنید. در مورد کاهش هزینه های غیر ضرور با خانواده صحبت کنید.
9- مدارك خود را به ترتيب بروزرسانی کنید. این موارد هنگام جستجوی کار جدید پروازی ضروری هستند. 10- برای خود دو رزومه جدید ایجاد کنید . اولی منطبق با مهارت های پروازی شما و دومی منطبق بر مهارت های غیر پروازی که با هدف جستجو در بازار کار نوشته شده است.
واکنش احساسات ما
دکتر گرین به عنوان یک روانشناس بالینی در حوزه حمل و نقل هوایی معتقد است که بحران كوید 19 موجب شده تا بسیاری از مردم احساس كنند كه نشسته  و منتظر هستند تا شخص دیگری راه حل مشكلات جهان را پیدا كند.
وی گفت: در حالی که واقعیت زنده این عدم قطعیت مداوم است. یکی از راههای تأثیرگذاری در شرایط فعلی ، مراجعه به مدل اسکارف است که توسط متخصص عصب شناس دیجیتال دیوید راک پیشنهاد شده است.
مدل تهدید و پاداش اسکارف
گرین گفت: به عبارت ساده ، مغز ما دائماً محیط را برای تهدید یا پاداش احتمالی اسکن می کند. خطر به حداقل رساندن و حداکثر رساندن پاداش یک اصل سازمان دهنده مغز است.
وی گفت: یک جسم کوچک بادامی شکل به نام آمیگدال وجود دارد که بخشی از سیستم لیمبیک ما است. آمیگدال در یادآوری اینکه آیا باید به چیزی نزدیک شود (پاداش) یا اجتناب از (تهدید) ، نقش اصلی دارد. دیوید راک پنج عامل اصلی را شناسایی می کند که می تواند این مدار تهدید / پاداش را فعال کند.
وی افزود: نحوه ارتباط هر فرد متفاوت است و به عوامل ژنتیک ، تربیت ، ارزش ها ، شخصیت و ... بستگی دارد. در موارد عدم اطمینان شدید ، این عوامل برای برخی از افراد با قدرت بیشتری طنین انداز می شوند و واکنش آنها نسبت به مدار تهدید / پاداش بیشتر فعال می شود. در ادامه پنج عامل اسکارف را با هم مرور می کنیم:
وضعیت
ما باید بدانیم که در چه وضعیتی هستیم و به چه نسبت با اطرافیان به خصوص کارفرمایان خود احساس متقابل داریم. وقتی وضعیت ما به چالش کشیده می شود ، احساس حمله می کنیم. ما برای دفاع از موقعیت خود به رفتارهای جنگی متوسل می شویم. بنابراین به چیزی فراتر از نگرانی سطحی بیاندیشیم.
قطعیت
لازم نیست که شما یک روانشناس باشید تا بدانید که مدیریت عدم اطمینان دشوار است. مغز دوست دارد بداند آینده بعدی چیست و در صورت برآورده نشدن نیاز آن ، چه واکنشی رخ خواهد داد. در نتیجه ، گاهی مغز ما از راه حل های سریع و غیرمنطقی استفاده می کند تا درد یا ناراحتی از ندانستن را خاتمه دهد. متأسفانه ، این مهم می تواند شامل تفکر و رفتارهای ناسازگارانه مانند شایعه ، تعصب ، تصمیم گیری عجولانه ، حواس پرتی ، فراموشی موقتی  و اعتیاد باشد . بنابراین داشتن یک ساختار روزانه با نقاط عطف آشنا به شما کمک زیادی خواهد کرد .
وابستگی
انسان زنده مانده است تا با دیگر انسانها همکاری کند. همه ما باید متعلق به قبیله خودمان باشیم. برای همکاری باید بدانیم به چه کسی اعتماد داریم. روند تعیین دوست یا دشمن در مغز ما خیلی سریع اتفاق می افتد . به عنوان مثال ، وقتی کسی ما را درک می کند ، مغز ما او را دوست می خواند .  بنابراین تعلق داشتن به یک قبیله در مواقع مفهومی از امنیت برای ما دارد.
استقلال
در حالی که خلبانان به عنوان بخشی از یک تیم فعالیت می کنند ولی به نوعی خودمختاری احتیاج دارند. بدون انتخاب آنها احساس گرفتار شدن می کنند. برای بسیاری از خلبانان ، آینده آنها در دست تصمیم گیری دیگران است و تصمیمات خارج از نفوذ و کنترل شخصی آنهاست. وقتی کنترل و فراری نداریم ، استرس می خوریم و مدار تهدید فعال می شود. بنابراین به افراد حق انتخاب دهید ، هر چقدر هم کوچک باشد.
انصاف
هنگامی که ما بی عدالتی را درک می کنیم ، یک واکنش تهدید در مغز ما ایجاد می شود. نیاز ما به انصاف در طی و پس از این بحران، با تصمیم گیری کارفرمایان آزمایش می شود.
برای کسانی که شغل خود را از دست دهند ، احساس بی عدالتی موجب خشم می شود و هیچ روند منصفانه و بدیل های جایگزین برای آنها چیزی را عوض نمی کند. در مقابل ، برای کسانی که در محل کار باقی مانده اند ، نیز احساس "گناه بازمانده" رخ می دهد. نیاز ما به عدالت و دیده شدن آن امری ضروری است که در صورت عدم آن ، قرارداد روانشناختی بین خلبان و شرکت هواپیمایی شکسته می شود که ترمیم آن کار کوچکی نیست.


اخبار هواپیمایی

Top
We use cookies to improve our website. By continuing to use this website, you are giving consent to cookies being used. More details…